سردار صفوی

رحیم صفوی: به داعش پیغام دادیم اگر به اماکن مقدس در عراق نزدیک بشوند خودمان وارد عمل میشیم !!××!!

مشاور عالی نظامی آیت‌الله خامنه‌ای گفت: «آنها می‌خواستند به سمت عتبات عالیات بیایند و به آنها پیغام دادیم اگر نزدیک این اماکن مقدس مسلمانان در عراق شوید، خودمان مستقیم وارد میدان شده و می‌دانید که توان مقابله با بسیجیان ایرانی را ندارید.»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام خامنه ای

بدون شرح

گد و اخراج، سهم خبرنگار همشهری از تدبیر فریدون و کابینه
آزادی‌بیان در دولت مریدان رفسنجانی
-----------------------------
رضا سیفی خبرنگار روزنامه همشهری که در جریان نشست خبری رییس جمهور در حال سوال از رییس جمهور، با اتفاقات عجیب و غریبی روبرو شده بود، پس از بیان این اتفافات در صفحه شخصی اش، مجبور به حذف پست و تهدید به اخراج از تحریریه همشهری شد!
.
وی اتفاقات را اینگونه روایت میکند:

درجریان سوال دیروزم از رئیس جمهور در نشست خبری، اتفاق عجیبی رخ داد که حیرتم از دولت تدبیر را بیشتر کرد!
سوالم درباره قوانین معطل مانده ای بود که نیاز به پول و ربطی به تحریم ندارد و دولت آنها را اجرا نمی کند.
مشغول خواندن سوال و ذکر نمونه هایی از قوانین اجرا نشده از سوی دولت بودم که یکی از مسوولان برگزار کننده نشست خبری که کنارم روی صندلی های ردیف جلو نشسته بود با لگد به پایم زد تا سخنانم را قطع کنم!!!
خانم قیومی رئیس مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات دفتر رئیس جمهور هم آرام طوری که صدایش را دیگران نشنوند اصرار می کرد که دیگر بس است و سوال ات را تمام کن!!! پس از انتشار این پست در سایت جهان نیوز، جناب پرویز اسماعیلی از نهاد ریاست جمهوری، مدیران همشهری و متعاقبا خبرنگار مذکور را تحت فشار قرار میدهند که اگر پست و خبر جهان نیوز حذف نگردد، سیفی اخراج خواهد شد....

"روحانی: اگر دولت اجازه ندهد که نقد شود، معنای آن این است که دولت مستبدی است."

**عکسی که خبرنگار همشهری از زمان حضورش در پشت تریبون منتشر کرد. در تصویر علیرضا معزی معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیس جمهور و طاهره قیومی رییس مرکز ارتباطات، اطلاعات و تبلیغات دفتر رییس جمهوری دیده می شوند.

*********
بدلیل مشکلات پیش آمده برای این خبرنگار، جهان نیوز و بعضی از سایت‌ها و همکاران ایشون پست‌های خودشون رو حذف کردند اما کش گوگل و سایت‌های جمع آوری اخبار هنوز در آرشیو ذخیره دارند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام خامنه ای

بدون شرح

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام خامنه ای

بدون شرح

مورد داریم قاضی به خاطر ارتکاب چند جرم مختلف مجرم را به سه بار اعدام محکوم میکند که اگر دوتای آنها عفو خورد حکم سوم اجرا شده و مجرم اعدام گردد

مورد هم داریم قاضی با وجود ۱۲مورد اتهام مالی و امنیتی که هرکدام از آنها به تنهایی میتواند حکم اعدام در پی داشته باشد، به جای جمع احکام جرمهای مختلف با یکدیگر در صدور حکم ، از احکام مخرج مشترک گرفته و یک حکم حداقلی برایش در نظر گرفته اند

البته بستگی دارد پدر مجرم چه کسی باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام خامنه ای

بدون شرح

آهای حسن روحانی تو که در مورد بحران (من اسمشا میزارم بحران) هسته ای که خودتون با هوچی بازی درست کردید گفتید باید رفراندوم بگذاریم... دیروز رفراندم برگذار شد....هر چند در لفافه بگویم، در دلهای شما (و طرفدارهای گفتمان ذلیلانه تان) چیزی است و خداوند ان را بیشتر میکند... ببخشید اگه لحنم ناخوشاینده.
خوشحالم که از مجلس درمورد قضیه هسته ای خبرهای خوبی شنیدم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام خامنه ای

کرسنت

این یک داستان واقعی وهیجان انگیزیست حتما تا آخر بخونید : 
چرا زنگنه نباید وزیر نفت باشه؟!
چرا فعلا حاضر شدن مهدی بابا محکوم بشه یه مدت بره زندان
خلاصه ماجرای کرسنت بزرگترین ضربه های اقتصادی به کشور

در زمانی که بیژن زنگنه وزیر نفت دولت خاتمی بود ، یک قرارداد عظیم صادرات گاز با یک شرکت اماراتی به نام کرسنت بسته شد. (تا اینجاش که خیلی هم خوب!). این قرارداد 25ساله بسته شد! (خیلی هم عالی!).
ولی یه نکته‌ی جالب توی این قرارداد گنجونده شده بود، اونم این که به جای اینکه قیمت گاز به صورت شناور و متناسب با افزایش نرخ جهانی محاسبه بشه، قیمتش به صورت تقریبا ثابت تعیین شده بود! جوری که بعد از چند سال پول استخراج گاز هم ازش در نمیومد چه برسه به سود!

خلاصه آش اونقدر شور بود که بعد از انتقادات رسانه‌هایی مثل کیهان، صدای حسن روحانی که اون زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی بود هم دراومد و به خاتمی اعتراض کرد و هشدار داد

حالا تا اینجاشو داشته باشین، بریم یه گوشه دیگه از این جهان پهناور ببینیم چه خبره!
توی کشور نروژ، وقتی داشتن حساب‌های مالی یکی از شرکت‌های بزرگ نفتی خودشون به نام «استات‌اویل» رو بررسی می‌کردن، به چند تا پرداخت مشکوک برخوردن! قضیه رو دادگاهی کردن و مدیران اون شرکت بازجویی کردن و تهش معلوم شد که بله،...... این پولها به حساب یه بابایی به نام «عباس یزدان‌پناه» واریز شده تا بتونن توی توسعه پارس‌جنوبی با ایران همکاری کنن!
حالا عباس دیگه کیه؟! نروژی‌ها آمار می‌گیرن می‌بینن این بابا توی ایران هیچ‌کاره‌ست! می‌گن این که کاره‌ای نیس! پس واسه چی بهش این رشوه‌های کلان رو دادین؟!
میگن که این بابا واسطه‌ی ما با «جونیور» بود! جونیور؟! جونیور دیگه چه جونوریه؟! میگن نمیدونیم، ولی هر وقت با این جونیور جلسه میذاشتیم کارا ردیف میشد. لامصب خیلی نفوذ داره توی ایران!

ماجرا واسه ایران هم جذاب میشه. آمار می‌گیرن می‌بینن بله! عباس قصه‌ی ما، هم‌کلاسی دوران مدرسه و دانشگاه و رفیق کودکی و بزرگسالی گرمابه و گلستان آقامهدی خودمونه! مهدی هاشمی رفسنجانی!!
عکس مهدی رو میفرستن نروژ میگن جونیور این بود؟! میگن خود پدرسوخته‌شه! خلاصه، معلوم میشه که مهدی شیتیل می‌گرفته و از اینور با بیژن هماهنگ میکرده و کارها رو راست و ریس میکرده! حالا پرانتز بسته، برمی‌گردیم به قصه‌ی خودمون..
وقتی گند قرارداد کرسنت دراومد که آخه چطور ممکنه مدیران نفتی ما اینقدر احمق باشن که زیر بار همچین قرارداد فاجعه‌باری برن، شاخک‌ها یه خورده تیز شد!
حتی مشخص شد که توی قرارداد اولیه‌ی کرسنت، برای ایران حق فسخ قرارداد وجود داشته، ولی طی الحاقیه‌ی ششم قرارداد که بعداً بهش اضافه کردن، اولاً حق فسخ از ایران سلب شده و ثانیاً فروش گاز ایران به امارات، منحصراً در اختیار شرکت کرسنت قرار گرفته!
خلاصه تابلو بود که بعضیا در داخل دارن واسه امارات خوش‌رقصی می‌کنن! کاشف به عمل اومد که کرسنت هم چند تا پرداخت کلفت به حساب عباس داشته! واسه همین دولت محمود میزنه زیر میز قرارداد و میگه چون روند انعقاد قرارداد غیرقانونی بوده عمراً اجراییش نمیکنیم!

دو تا علت هم داشت؛ یکی همون ضرر اقتصادی سنگین به منافع ملی بود. دومیش هم اعتراض مشتریای دیگه گازمون بود!

خب.... حق فسخ که نداریم، پس چه جوری می‌تونیم قسر در بریم؟!
یه راه داره! 
اونم این که ثابت کنیم یه فساد در انعقاد قرارداد رخ داده و قانونی نیس! دولت زد زیر میز و گفت مهدی و بیژن قانون رو زیر پا گذاشتن و رشوه گرفتن و قرارداد رو هوا! کرسنت شکایت کرد دادگاه لاهه.
دو مرحله دادگاه لاهه به نفع ما تموم شد.... تا اینکه .... دی دی دیرین! حسن‌آقا، بیژن قصه‌ی ما رو نامزد وزارت نفت کرد
و چون پای جونیور قصه هم وسط بود و کلاً این ماجرا باید مسکوت میموند تا حیثیت پدرخونده‌های کشور مثل هاشمی و... به فنا نره، و از قضا کاری که پول میکنه غول نمیکنه، مجلس هم رأی اعتماد داد!!!
آقا بیژن دوباره شد وزیر نفت. عباس هم که کلی اعتراف داشت و میتونست با یه بازجویی ساده، جونیوری بسازه که صدتا جونیور دیگه از بغلش بزنه بیرون، ناپدید شد و بعدشم گفتن توی دوبی به طور کاملاً اتفاقی کشته شده!یا خودکشی کرده
بگذریم... امارات رفت لاهه و گفت دیدین ایران داره خالی می‌بنده و همش سیاه‌بازیه؟ اگه واقعاً خلافی رخ داده پس چرا جونیور داره راس راس واسه خودش میگرده و بیژن هم دوباره شد وزیر نفت؟!
لاهه هم دید راس میگنا! این بود که این بار توی دادگاه لاهه محکوم شدیم و به گفته وزیر ارشاد دولت شیخ حسن، فعلاً واسه دس گرمی حدود چهل پنجاه هزار میلیارد تومن ناقابل جریمه شدیم و تخمین زده میشه که چند برابر دیگه هم جریمه خواهیم شد!
حالا ایران فرصت محدودی داره واسه اعتراض و ارائه‌ی لایحه به لاهه! بیژن که وزیره و فعلاً‌ کاریش نمیشه کرد. چون اگه اونو بزنن زمین احتمالاً میگه کیا اونو اغفال کردن! و احتمالاً خیلیا شک دارن که بیژن اونا رو هم با خودش میکشه پایین یا نه! واسه همین فعلاً ایشون بالا تشریف دارن. مث عباس هم کم‌آدمی نیس که بکننش تو گونی! و کارش و بسازن
میمونه جونیور خودمون یا همون م.ه. معروف! حالا بازم مهدی خودمونی‌تره و میتونه یه حکم کوچولو رو تحمل کنه. اونم نه کل حکم رو!
شیخ حسن و دوستاش امیدوارن با این شگرد محکومیت کوچولو موچولو برای مهدی هاشمی شیره سر لاهه بمالن و بتونن از زیرش بکشن بیرون.
مهدی هم بقیه‌ی محکومیتشو توی جزائر قناری می‌گذرونه. به قول خودش (طبق فایل صوتی منتشر شده) با بقیه تقسیم کار کردن و هر کس به وظایف خودش آشناس!

حالا چرا میگم وزیر بودن بیژن یه خیانت بزرگه؟ چون اگه خاطرتون باشه اختلاس سه هزار میلیاردی تیتر اول همه‌ی خبرگزاری‌ها شده بود.
ولی این جریمه که ده‌ها برابر اون اختلاسه اونقدر پایه های مسئولین اشرافی رو لرزان کرده که به دستور شورای عالی امنیت ملی به ریاست خود حاج‌حسن، هیچ رسانه‌ای حق پرداختن بهش و اظهار نظر درباره‌ش رو نداره!
تازه اختلاس با جریمه خیلی فرق داره. در اختلاس، پول و ثروت سر جاشه، فقط مالکیتش غیرقانونیه که با کشف اون میشه دوباره اصلاحش کرد. ولی این جریمه‌ی لعنتی رو ما باید بریزیم توی حلقوم اماراتی‌ها تا دستاشونو‌ پر کنن.
لا اقل اجازه بدید نماینده های مجلس حرفشون رو بزنن نه اینکه حتی حرف زدن اونها رو هم ممنوع کردید این بود راستگویی و صداقت این بود آزادی بیان این بود مبارزه با فساد؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام خامنه ای

امام خامنه ای


ٍفداش بشم من

.

..

ساعتش منو کشته

.

.


.

سلامتیش صلوات

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام خامنه ای

بدون شرح

دست به یقه با وارداتچی‌ها
تأمین هزینه دیپلماسی از جیب مردم!
محمد واعظی : بحث «جیب مردم و تحریم‌ها» با توجه به حواشی سیاسی این موضوع به حدی مهم و استراتژیک است که می‌تواند پایه بروز فتنه‌های اقتصادی با ده‌ها برابر هزینه‌سازی بیشتر از فتنه 88 باشد. کما اینکه فتنه سیاسی 6 سال پیش نیز از داخل دستی در جیب دلالان و مافیاسازان بازار ایران در حوزه دلار و طلا و محصولات کشاورزی داشت و از خارج وابسته به بودجه لابی سیاست خارجی حامی طرح سازش برای ایجاد تغییرات اساسی در نظام جمهوری اسلامی و سیاست‌های اقتصادی و سیاسی کشورمان بود. پس هر چند این روزها در داخل کشور تلاش بسیاری می‌شود تا «حامیان استقلال ملی» به عنوان مانعی در برابر رفع تحریم‌ها و حل مشکلات اقتصادی کشور نمایش داده شوند اما حقیقت این است که امید دولتمردان به «رفع تحریم‌ها» از مسیر دیپلماسی هسته‌ای بدون معامله رسمی «استقلال کشور» بسیار کم شده است. در چنین فضایی بی‌شک لابی اقتصادی پشت پرده طرح «توافق به هر قیمتی» منتظر نخواهند نشست تا
پیش‌بینی‌های جبهه استقلال‌طلب درباره «غیر قابل اعتماد بودن آمریکا» و «خوش خیالی غربزدگان در توکل بر وعده‌های کذب دشمن» به وقوع پیوسته و کاسه آب و نان آنها شکسته شود.
همان طور که پیش از این نیز اشاره کردیم «پلان ب» طرح شکست «دیپلماسی مصالحه با آمریکا»، در صورت ادامه غفلت، می‌تواند در شکل فتنه‌ای اقتصادی با هدف قرار دادن معیشت مردم بروز یابد. فتنه‌ای که وضعیت فعلی بازار و برخی ادعاها درباره ارتباط «حیات و ممات مردم با رفع تحریم‌ها» نشان از جدی بودن آن دارد. هم اکنون به واسطه اخلال‌گری تیم مذکور بسیاری از محصولاتی که با تولید داخل در مرحله «خودکفایی» یا «خوداتکایی» قرار دارد، «گران» به دست مصرف‌کننده می‌رسد. از گندم و نان گرفته تا میوه و شکر و برنج و لبنیات و مرغ و حتی خدماتی همچون آب و برق و بنزین مصرفی! در توصیف بازار ایران، از عبارت «مافیا» استفاده می‌شود در حالی که واردات بی‌رویه و عجیب و غریب در هنگامه برداشت و عرضه محصولات کشاورزی براساس اسناد موجود، از مبادی رسمی صورت گرفته است و علاوه بر آن درگیری شدیدی در مدیریت بازار میان وزرای خود دولت به صورت مشهود به چشم می‌خورد. در چنین شرایطی، اخبار واردات از مسیر قاچاق با محموله‌های 50 و 100 هزار تنی نیز به لطیفه‌ای گریه‌آور می‌ماند که پر واضح است بدون استفاده از رانت دولتی چنین اخلال عظیمی متصور نیست.
در گیر و دار درگیری شدید لابی مجری سیاست‌های وابسته‌ساز و جبهه حامیان استقلال ملی، آنچه در حال از دست رفتن است سرمایه‌ای است که حاصل بیش از 35 سال سازندگی و عملکرد جهادی کشاورز و صنعت‌گر و تولیدکننده ایرانی قلمداد می‌شود.
پروسه «وابسته‌سازی ایران» به خارج از مرزها در اوج قرار دارد و به واسطه عملکرد شبه‌دولتی رسمی، کشاورز ایرانی را پس از ورشکستگی به سبب فروش نرفتن محصولاتش به دنبال واردات بی‌رویه و تماشای تراژدی فاسد شدن هزاران تن گوجه‌فرنگی، پیاز، سیب‌زمینی و چغندرقند در بیابان یا بی‌مشتری ماندن برنج و چای و مرکبات؛ ناچار از ترک کشت می‌سازد.
به این ترتیب تز خیانت‌پیشگانی که برای لابی دلالان وارداتچی، تئوری‌سازی می‌کنند و هم‌اکنون ایران را فاقد مزیت نسبی کشاورزی و تولید به هزار و یک دلیل بی‌پایه و اساس جلوه می‌دهند به سبب بی‌میلی خود کشاورز ایرانی به کشت و زرع و عادت بازار به محصول خارجی اثبات خواهد شد.
عینا همین اتفاق در دست دوم زیرساخت‌های اقتصادی و صنایع وابسته به محصولات داخلی نیز رخ خواهد داد. به این ترتیب که کارخانجات فرآوری محصول که با بودجه مملکت و سرمایه‌گذاری تعاونی‌های کشاورزی و فعالیت جهادی مردمی در کنار زمین‌ها و باغات کشاورزی ایجاد شده‌اند به علت «ترک کشاورزی» پس از دستکاری بازار با واردات، ورشکست شده و ایران در اندک زمانی تبدیل به یک کشور فاقد زیرساخت تولید و وابسته به خارج در تمام زمینه‌ها خواهد شد. آیا هدف اصلی از واردات شکر در بحبوحه برداشت محصول چغندرقند از مزارع خوزستان و آذربایجان و تعطیلی کارخانجات فرآوری محصول همین موضوع نبوده است؟
29 اردیبهشت 94 خبرگزاری‌های رسمی کشور نوشتند: «واردات بی‌رویه باعث شده اکثر کارخانجات قند و شکر در معرض تعطیلی قرار گیرند. این در حالی است که اقدام وزارت صنعت مبنی بر وارد کردن شکر در شرایطی که واردات آن مطابق بخشنامه‌های دولتی ممنوع بود، موجب بروز مشکل اساسی در این بخش شده است».
کارخانه دشت مغان، قند بانه، قند نیشابور و مجموعه‌ای از کارخانجات ورامین و آذربایجان غربی و خوزستان تاکنون به سبب واردات شکر ورشکست شده‌اند. ورشکستگی کارخانه‌دار موجب بیکاری کارگران و متعاقب آن ناتوانی تولیدکننده در پرداخت بدهی کشاورزان چغندرکار شده است. به این ترتیب بازار برای ایجاد یک «قحطی پر سر و صدای شکر» در سال آینده، پس از شکست احتمالی مذاکرات و عدم لغو تحریم‌ها و احیانا تحریم محصولات کشاورزی یا فرضا گمانه دولت مبنی بر عدم موفقیت در واردات به سبب کمبود ارز آماده خواهد شد! علاوه بر اینکه هزینه بیکاری مجموعه بزرگی از کارگران و نارضایتی تولیدکنندگان و کشاورزان نیز به پای نظام تمام خواهد شد و حاکمیت حتی پس از پایان دولت فعلی نیز برای راه‌اندازی مجدد و احیای چرخه تولید نیازمند بودجه‌ای عظیم خواهد بود. آیا چنین «اخلال‌گری عظیمی» که مستقیم حیات مردم را به بهانه «ریل‌سازی برای سیاست‌های ضداستقلال ملی» هدف قرار داده، شایسته مماشات است؟
18 بهمن 93، «صدای اقتصاد» نوشت: «در شرایطی که براساس آمارهای وزارت صنعت، معدن و تجارت سالانه به طور متوسط 5 تا 7 میلیون تن تولیدات فولادی وارد کشور می‌شود، انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران در نامه‌ای به وزیر صنعت نوشت: واردات تولیدات فولادی با ارز مبادله‌ای نتیجه‌ای جز اعلام ورشکستگی واحدهای تولیدی در پی نخواهد داشت».
ناله تولیدکنندگان صنایع فولاد کشورمان در حالی از «ترور وارداتی» بلند است که ایران خود یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان فولاد جهان است و براساس آمار جهانی در سال 2014 با 3/16 میلیون تن فولاد بزرگ‌ترین فولادساز خاورمیانه بوده است.
صنایع داخلی فولاد که ورشکست شوند، تهدید به تحریم واردات فولاد نیز کمر فعالیت‌های عمرانی در کشور را خواهد شکست و ناچار خواهیم شد به جای ساخت برج‌های چند ده مرتبه، کپرنشین شویم!
در پرونده بنزین نیز عینا با چنین رویه‌ای روبه‌رو هستیم! به‌رغم شکست دستگاه شایعه‌ساز ابتکار و زنگنه درباره تولیدات داخلی، کارخانه‌های تولید بنزین یورو 4، با 60 الی 70 درصد پیشرفت در دولت دهم، کماکان نیمه‌کاره رها شده‌اند و دولت با واردات بنزین پاتیلی از دلالان خلیج‌فارس، تولید داخل را فشل رها کرده است. علاوه بر اینکه به سبب انجام نشدن تعمیرات ضروری پالایشگاه‌های فعالی همچون شازند اراک، اخبار آتش‌سوزی و تخریب و تضعیف این صنایع نیز به رویه‌ای معمول تبدیل شده است. سیاست‌های اقتصادی ایران «مقاومتی» که نشد هیچ، با شدت تمام به سمت «وابسته‌سازی» کشور به خارج از مرزها در حال تکاپو است. کار به جایی رسیده که در شرایط حساس سیاسی- اقتصادی جهان، برخلاف همه کشورهای دنیا، تمسخر سیاست ملی «خودکفایی» به گفتمان غالب تئوری‌سازان حامی «معامله استقلال کشور بر سر میز مذاکره» تبدیل شده است. آیا درهم شکستن چنین سیستم اخلالگر هویدایی تا این اندازه مشکل است؟! دولت «حق اعتراض» را برای کارگران گرسنه و بیکار‌شده به رسمیت شناخته و در عین حال فریاد بر می‌آورد که از «جیب مردم» هزینه‌سازی نکنید! اما اکنون سوال اساسی این است که تا چه زمان مردم باید چشم بر اخلالگران و خیانت‌پیشگان اقتصاد ایران ببندند تا بودجه پیشبرد سیاست خارجی هزینه‌ساز دولت با دست‌درازی به جیب امروز و آینده ملت تامین شود؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام خامنه ای

بدون شرح

جلسات افطاری فعالان سیاسی و ائمه جماعات و روحانیون با حسن روحانی به خاطر فتنه به حاشیه کشیده شد و در اقدامی که به نظر می‌رسد هماهنگی‌هایی درباره آن صورت گرفته، در حضور حسن روحانی از فتنه‌گران دفاع شد. به نظر می‌رسد این مراسم‌ها نشانه‌های روشنی باشد برای آنهایی که هنوز خط‌کشی‌های واقعی فضای سیاسی را متوجه نشده‌اند یا نمی‌خواهند این خطوط برجسته را مشاهده کنند. واقعیت این است که یکجانشینی حول آقای روحانی در نهایت منجر به «افطار با فتنه» می‌شود!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام خامنه ای

خنده حلال

خنده حلال

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سرباز گمنام امام خامنه ای